ساعت 40/22 شب مورخ 30/2/88 به طور اتفاقی در فرودگاه مهرآباد تهران صحنه ای را مشاهده نمودم که انصافا موجبات تاثر و تالمم را فراهم آورد. از آنجایی که خود ، در گذشته های نه چندان دور در رشته ورزشی فوتبال به عنوان بازیکن و مربی فعالیت داشته ام و به واسطه این علاقه شدید تمامی فراز و نشیب های این رشته ورزشی را چه در جایگاه یک بازیکن یا مربی و چه تماشاگر پشت سر گذاشته ام. به یاد می آورم پایکوبی قلبی طرفداران را پس از هر پیروزی که تا پاسی از شب با همان انرژی اولیه و با خستگی ناپذیری مفرط ادامه می دادند همچنین به یاد دارم تعصب و تالم طرفداران را پس از هر پیروزی که تا پاسی از شب با همان انرژی اولیه و با خستگی ناپذیری مفرط ادامه می دادند همچنین به یاد دارم تعصب و تالم طرفداران را پس از هر باخت و پس از سوت پایان بازی مقابل تیم حریف که چگونه تا به یک ساعت پس از بازی خیره و مغموم به مستطیل سبز چشم می دوختند و اشک غم گونه های تکیده ی آنان را فرا می گرفت و تا چندین روز از نظر روحی نامتعادل و منزوی می گشتند گویی عزیزترین کسانشان را از دست داده اند ، همچنین بازیکنان از فرط خجالت حاضر به رو در رو شدن با طرفداران نبودند که البته این تعصب و غیرت در همه شهرهای کشور به چشم می خورد و لیکن در شهر ما نمود دیگری دارد. روز چهارشنبه 30/2/88 تیم فوتبال ایرانجوان بوشهر به مصاف کاوه رفته بود که نهایتا تیم ایرانجوان مغلوب این تیم شد و از راهیابی به لیگ دسته یک بازماند! در فرودگاه مهر آباد بعضی از بازیکنان ایرانجوان را دیدم که نه تنها از باخت و عدم راهیابی به لیگ دسته یک ناراحت نبودند بلکه صدای خنده و قهقهه آنان مرا شگفت زده کرده بود و از خود پرسیدم کو آن تعصب و غیرت که در وجود فوتبالیست های این دیار بود؟! با صورتی بشاش و شاداب در سالن انتظار فرودگاه منتظر سوار شدن به هواپیما ، در آن سوی تماشاگران مغموم و مبهوت از نتیجه به دست آمده منتظر سوار شدن به اتوبوس با کرایه ای 15000 تومان و بیست ساعت محبوس و چشم دوخته به جاده ای بی پایان و خانواده ای چشم به راه! آیا این بازیکنان شاد و مسرور ، پیشکسوتان نظیر وردیانی و قدسی و امثالهم را به یاد نمی آورند؟ آیا نمی دانند که میراث خوار چه کسانی هستند و پرسش هاي دیگر که نمی دانم چه کسی باید پاسخگوی آن باشد. مسئولین ایرانجوان ، مسئولین فوتبال استان یا غیر؟ ولی بر این واقفم که باید فکری اساسی به حال این تیم قدیمی استان حتی کشور کرد و ساختار این تیم اصیل را نو و با علم روز فوتبال پیش برد. ذکر این نکته حائز اهمیت است که افرادی نظیر سعید درویشی که با تعصب مثال زدنی و با تاسی از قدما روش و منش خویش را حفظ نمودند باید به این عزیران بالید و تلاش کرد مسیر برای ورود این دسته از عزیزان باز گردد تا بستری مناسب جهت پیشرفت و اعتلای فوتبال این خطه از کشور عزیزمان ایران فراهم گردد و توسط چنین افرادی اندکی تعصب به فوتبال بوشهر تزریق گردد. سالروز حماسه تاريخي ما ايرانيان سوم خرداد ، سالروز فتح خرمشهر ، حماسه حضور ، حماسه خلق توانایی و اعتقاد و باور دینی را به همه ی سلحشوران ، سرداران و دلیر مردان تبریک می گوییم.سربازان امام خمینی (ره) ، این فداییان جان بر کف با تاسی از سالار شهیدان و با اطاعت محض از فرامین ولی امر خود ، حضرت امام خمینی (ره) بعد از گذشت 21 ماه از تعرض دشمن خصم به سرزمین ما ، با فداکاری ، تاریخ جدیدی را در نظام اسلامی رقم زدند و توانستند دشمن را به عقب رانده و پیروزی را برای کشور به ارمغان آورند.فتح خرمشهر از زوایای مختلفی قابل ارزیابی است و بایستی قلم به دستان ، پژوهشگران ، دانشجویان و اساتید در این زمینه بیشتر بیندیشند و تلاش نمایند تا تمام ابعاد این حرکت عظیم ملی ثبت شود و برای نسل های آینده چراغ راهنما باشد. عوامل زیادی در این حماسه تاثیر داشتند که به برخی از آنها اشاره می کنم : 1 - رهبری خردمندانه حضرت امام خمینی (ره) 2 - ولایت مداری و ولایت پذیری همه ی آحاد مردم علی الخصوص رزمندگان عزیز 3 - اعتقاد و تقوای الهی 4 - وحدت در هدف 5 - ایثار ، رشادت و شهادت دلاور مردان ایران سوم خرداد دارای دستاوردها و نتایج گرانبهایی نیز بوده که به اختصار به آنها اشاره می کنم: 1 - فتح خرمشهر ، به مثابه ی بزرگترین پیروزی در عرصه ی نظامی ، سیاسی تلقی می گردد. 2 -خوار و زبون شدن تمامی دشمنان و حامیان آنها از جمله آمریکا و تمامی کشورهای مستکبر 3 - این پیروزی باعث افزایش توان رزمی و نمایش قدرت جبهه ی حق گردید. 4 - اقتدار نیروهای مسلح را به رخ جهانیان کشاند. 5 - به طور کلی سرنوشت جنگ را عوض کرد و دشمنی که خود را فاتح ایران تصور می نمود و منتظر دریافت کلید تهران بود تا آستانه از دست دادن بغداد عقب نشست. و اما بر ماست چون وارث خون شهدا هستیم جهت تداوم راه آنها به اندیشه آنها ارج نهاده و به ندای ولی فقیه لبیک گفته و در تمام عرصه ها حضور یافته و برای تداوم نظام اسلامی ، ایران آزاد ، ایرانی آباد و سربلند و با تحمل آراء و افکار مختلف و تامل در آنها تلاش نموده و خطوط اصلی و قرمز نظام را مد نظر داشته و در راستای اعتلای کشور ، حفظ آرمان های رهبر کبیر انقلاب ، مقام معظم رهبری ، شهدا ، تقدس خانواده های معظم شهدا ، رزمندگان و ایثارگران بکوشیم. جان شما و جان امام(ره) رزمندگان درجبهه هاي نبرد در وصيت نامه هايشان مي نوشتند : مبادا امام را تنها بگذاريد، جان شما و جان امام اما جان جانان ما و معمار كبير انقلاب و اسلام در جهان معاصر ناباورانه در 14 خرداد ما را تنها گذاشت . روح الله كبير رفت و ما مانديم و انقلاب و ميراثي كه از يكتايي روح و اعمال او ماند. بارها با خود تامل كرده ام كه آيا ما امانتداران خوبي براي ميراث آن مرد خدايي بوده ايم. در كلاس هاي دانشگاهي ام وقتي با دانشجويان به گفتگو مي نشينم نكته اي كه به دستم مي آيد ذكاوت بالاي اين نسل است اما ذكاوتي كه ما هنوز بايد آن را با معناها و مفهوم هايي كه توانست انقلاب ما را شكل بدهد تقويت و همراه بكنيم. در واقع امانت را به اين نسل بسپاريم . نسل جديد بايد بداند كه امام خميني(ره) كه بود و چه بتي را بر زمين كوفت. و چقدر كار ما را براي رسيدن به آرمان هاي بزرگ انقلاب كه همانا استقلال و آزادي و جمهوري اسلامي بود هموار و ساده كرد. اگر تلاش هاي شبانه روزي و نفس قدسي او نبود اين انقلاب رنگ پيروزي و خدايي به خود نمي گرفت. بر ما اهل قلم و فرهنگيان اين جامعه اسلامي است كه خود راه امام و بينش او را دريابيم. جدي بگيريم و بدانيم كه خط حضرت روح الله مي تواند باعث آسايش دين و دنيايمان مي گردد و ارمغان بزرگ او كه همانا تلاش همگاني جامعه اسلامي در زير سايه «ولايت فقيه» بود را ارج بنهيم و در امتداد و تقويت اين الگوي حكومتي بي بديل در سايه ساري مقام معظم رهبري حضرت آيت الله خامنه اي (مد ظله العالي) تلاش وافر علمي و عملي مصروف داريم و به اين نسل جديد با كلامي شيوا و شيرين آن امانت را منتقل كنيم. |