Saturday, September 29, 2007
باید راه نوگرایی و روشنفکری را در پیش گرفت

در حال حاضر سه جناح فعال سیاسی اصولگرا ، اصلاح طلب و میانه رو از جناح ها و طیف های مشخص و ریشه دار در کشور می باشند ، که بخشی هم به نام خط مستقل فعالیت می کنند. اصولگرایان شامل طیف راست قدیم و طیف راست نو می باشند که اصولی را برای خود ترسیم کرده اند و در راستای این اصل و اصول گام برمی دارند و اصلاح طلبان که رویکرد اصلاح طلبی در تمام زمینه ها مد نظرشان است و معتقدند که بایستی با جنبه روشنفکری و روشن نگری با اندیشه اصلاحی به امور مملکت و جامعه پرداخت . جناح میانه رو هم بر این باورند که در تمام فعالیت ها و در همه حرکت ها بایستی اعتدال رعایت شود و باید از هرگونه افراط و تفریط پرهیز کرد.
به اعتقاد من اگر در تمام جناح های سیاسی به این شکل عمل کنیم ، مطمئنا نتیجه مطلوب تری عایدمان می شود اگر واقعا در اصول نظام و انقلابمان بیندیشیم و وضعیت کشورمان را بسنجیم و به دور از هیاهو در استفاده از تمام توان و پتانسیل کشورمان تلاش کنیم ، جریان کشور ، جریان مثبت تری را به خود می گیرد.
طیف میانه رو معتقد است که باید از تمام ظرفیت ها و پتانسیل های موجود کشور در بدنه نظام و آنهایی که نظام ولایت فقیه را قبول دارند خط رهبری را می پذیرند و به تعبیر مقام معظم رهبری نیروهای خود هستند ، بهره مند شویم نه اینکه به بهانه اصولگرا بودن و یا بهانه اصلاح طلب بودنشان به دفع و ترد کردن آنها اقدام کنیم یا اصرار ورزیم . لذا استفاده از تمام نیروهای توانمند ، متخصص و متعهد و روشنفکر می تواند بالندگی نظام جمهوری اسلامی ایران را رقم بزند ، این همان چیزی است که انقلاب و نظام ما فلسفه وجودیشان بر آن شکل گرفته است.
جناح ها و طیف های مختلف که حاکم می شوند در عرصه سیاسی کشور ، دارای نقاط قوت و ضعف می باشند ، مردم ما ، مردم فهیم و باهوشی هستند ، عملکرد جناح های مختلف را ارزیابی کرده اند و در انتخابات از آن جناح رویگردان شده اند و با حضور خودشان در عرصه های سیاسی و عدم رای به آنها نشان دادند که شماها آن چیزی که ما می خواستیم نبودید و بهتر بگویم تمام خواسته های ما را نتوانستید به مرحله ظهور برسانید و اگر من بخواهم منصفانه و عالمانه در این باره حرف بزنم باید بگویم که : در طیف اصولگرا نقاط قوتی داریم که رویکردشان جنبه اصلاحی دارد و جامعه و یک دید توسعه سیاسی را در دستور کارشان دارند و هر دو طیف ، طیف هایی هستند که در نظام جمهوری اسلامی فعال هستند . نقاط ضعفی را هم دارند ، همین که بعضا دچار افراط می شوند و تندروی ها و همین عامل هم باعث شده که مردم در بعضی مقاطع از آنها رویگردان شوند و اعتماد نورزند. فلذا من آن طیف و اندیشه ای را بیشتر می پذیرم و می پسندم که در آن تعصب خشک وجود نداشته باشد و متحجر نباشد و افراطی عمل نکند و نگاه و اندیشه شان ، نگاه و دغدغه توسعه و عمران و آبادی کشور باشد و در عرصه اقتصاد ، عرصه سیاسی و ابعاد فرهنگی ، اجتماعی واقعا نوگرایی و روشنفکری را پیش گرفته اند.
ما باید به این خزانه ها و گنجینه های با ارزش و عظیم کشورمان توجه خاص داشته باشیم و قطعا این ها در پویایی نظام جمهوری اسلامی نقش به سزایی را خواهند داشت و به عکس اگر ما به این قشر کم لطفی داشته باشیم می تواند واپسگرایی مملکت را در پی داشته باشد.
من برای چهره های شاخص و روشنفکران سیاسی و اقتصادی که دل در گرو نظام و توسعه و پیشرفت کشور دارند احترام خاص و زیادی قایل هستم و معتقدم که با بالا بردن آستانه صبر و تحملمان بایستی به نظر منتقدان هم احترام بگذاریم و حرف ها و گفته های آنها را بپذیریم . شاید در این مخالفت ها و این انتقادها نکاتی باشد که باعث رشد و رونق اقتصادی ، سیاسی و فرهنگی ما بشود.
Atashi @ 11:57 AM  



Thursday, September 27, 2007
آداب تعلیم و تربیت

شکوه و عظمت علم و دانش و آفات و ناکامی های آن کمال و تمامیت شخصیت انسان بر اساس دانش و بینش او استوار است زیرا در ضل این بینش می تواند خود را در رده ی فرشتگان آسمانی قرار داده و برای وصول به مقامات رفیع اخروی کسب آمادگی کند. عالم و دانشمند نه تنها مراتب والایی را در آخرت احراز می کنند ، بلکه در دنیا نیز از سپاس و ستایش افراد جامعه برخوردارند.
جوهری که دانشمند در راه ارشاد جامعه بر روی صفحه ی سفید کاغذ به جریان می اندازد از خون شهید نیز گرانقدرتر و ارجمندتر است. زمانی که عالم و استاد در مسیری گام برمی دارد فرشتگان الهی بال و پر خویش را زیر پای او می گسترانند. اما علل ناکامی در علم ! باید هشدار داد که هر علم و دانشی ضامن قرب انسان نیست. آنان که در پی کسب علم و دانش هستند باید رنگ لباس و شخصیت خود را نیز مزین به علم و معرفت کنند تا تلاشهای آنها تباه نگردد.
افراد فراوانی را سراغ داریم که در پی تحصیل علم و دانش مطلوب برآمدند و در این راه رنج ها کشیدن و در این مسیر موفق بودند که البته برای تحصیل علم و دانش رنج ها باید برد و آن چنانکه پیامبر عظیم الشان فرمودند به دورترین نقطه سفر کنید تا علم را بیاموزید.
گروهی نیز تلاش کردند ولیکن به مقدار اندکی کسب علم و فضیلت نمودند و از سرمایه علمی چندانی برخوردار نیستند.
افرادی نیز وجود دارند که تلاش کردند ولی از درخت و دریای مواج علم هیچگونه بهره ای نبردند و جاهل و نادان باقی مانده اند و ردایی را پوشیده که برازنده تن آنها نیست یا به تعبیری چونان حیوانی هستند در لباس آدمی.
علت این عدم موفقیت ها و ناکامی ها و کمی دانش آنست که چنین افرادی نسبت به امور مهم مربوط به خود ، دنیای خود و تعلیم و تربیت آگاهی لازم را ندارند و جاهلانه گام برمی دارند و انتهای راه جاهلان نابودی و غرق شدن می باشد.
در پایان به بعضی از آداب و وظایف مهم نسبت به خود اشاره می کنیم امید داریم که برای آن دسته از مدیران و معلمان که تا کنون به این امور خطیر اشراف نداشته اند مفید واقع شود.

1 – صلاحیت و شایستگی معلم
صلاحیت در تمام ابعاد علمی و عملی نیاز فردی تعلیم و تربیت است .
2 – حفظ حیثیت و شان علم و دانش :
معلم نباید مقام علم را به ابتذال سوق دهد . رفتار و پوشش معلم بسیار حائز اهمیت است . متاسفانه بعضی از مدیران به بهانه ساده پوشی از وضع ظاهری مناسب برخوردار نیستند و این زیبنده نیست .
3 – به کار گرفتن علم
باید رفتار معلم بر طبق موازین علمی باشد . خدا ترس بوده و در نوشتار و گفتار دقت داشته و برای کسب علم تلاش نماید تا عالم بی عمل نماند.
4 – حسن خلق و فروتنی
از خصوصیات مدیر و معلم صداقت در رفتار و گفتار می باشد.

خدایا به عوام ما علم ، به متعصبین ما فهم ، به مردان ما شرف ، به خفتگان ما بیداری ، به ناامیدان ما امید ، به راکدان ما حرکت ، به خودبینان ما انصاف و به حسودان ما شفا بفرما ؛
Atashi @ 10:56 AM