Friday, July 11, 2008
برای تمام دوستان و سرورانم

غم از دست دادن پدر سخت و اندوه آن جانکاه و هجران آن طاقت فرساست اما من با عنایت حضرت حق و مساعدت و همراهی و همدردی شما عزیزان که از ابتدای بیماری پدرم تا زمان تشیع ، تدفین و ختم توانستم آن را تحمل نمایم و اگر نبود آن همت والای شما نمی دانستم که چکار باید کرد.
دست همه ی شما را می بوسم و از خداوند برای تک تک شما آرزوی خیر و توفیق دارم.
Atashi @ 3:44 AM  



Monday, July 7, 2008
مصائب صاحب امتیاز دلیران !

وقتی عمر یک ساله دلیران را مرور می کنم این سوالات در ذهنم شکل می گیرد که چطور هفته نامه شکل گرفت؟ چگونه امتیاز نشریه صادر شد ؟ بعد از صدور مجوز نشریه بر ما چه گذشت و چه می گذرد؟!
یادم هست بعضی وقت ها از نشریات انتقاد می کردم که مطالب مفیدی چاپ نمی کنند اما اکنون پاره ای از دلایل عدم درج آن مطالب را می دانم گرچه هنوز هم بر بعضی از آن انتقادها اصرار دارم.
به گذشته که برگردیم در یکی از روزهای سرد زمستان که تازیانه ی سرما بر بدنه کوه ، صحرا و دریا کوبیده می شد ، با یکی از دوستان در رابطه با مسائل و مشکلات استان ، کمبودها ، توانمندی ها ، گذشته ، حال و آینده استان درد دل می کردیم و نگران آینده و سرگذشت خود و فرزندان خود بودیم. البته این احساس و حس را از زمان دانش آموزی با خود یدک می کشم و در همه ی مراحل تحصیل دانشگاهی بیشتر و بیشتر شد. از بعضی از مسئولین استان ، از مردم استان و بالاخره از ... گله مند بودم. مثلا چندین مقاله انتقادی پیرامون مسائل مختلف استان به هفته نامه های محلی استان ارسال کرده بودم که هیچکدام چاپ نشده بود. در آن جلسه صحبت های مختلفی کردیم و حرف های زیادی رد و بدل شد و ماحصل صحبت آن روز این بود که تصمیم گرفته شد به دنبال اخذ امتیاز نشریه باشیم. خیلی سریع مدارک جمع آوری شد ، استعلامات گوناگون تهیه شد که در همین جا از برادر عزیزم جناب آقای علی بازیار که در این زمینه خیلی تلاش کردند تشکر می کنم. پس از تنظیم ، تهیه و ارسال مدارک رایزنی های گوناگون در سطح وزارتخانه انجام گردید تا اینکه زحمات و تلاش ها و پیگیری های منظم و دامنه دار و حساب شده در مورخه 7/ 3 / 86 نتیجه داد و امتیاز به صورت دو هفته نامه صادر شد.
خیلی مسرور بودم از اینکه به بخشی از آرزوهایم دست یافته و از این طریق می توانستم با مردم و مسئولین استان با منطق و در کمال ادب و صراحت و نگاه اصلاحی جهت بهبود اوضاع استان و نه با نگاه کینه توزانه و جهت تخریب و از بین بردن مسئولین استان و با هدف حمایت از نیروهای توانمند و اندیشه های خلاق استان و بومی گرایی و اولویت با نیروهای بومی صحبت کنم.
ماجرا از وقتی شروع شد که اولین شماره منتشر گردید .در بالای نشریه این عنوان حک شده بود که نشریه مستقل است ، خیلی ها باور نداشته و انتقادهای تند و ناروا را به سوی نشریه روانه کردند. از لگو ی نشریه گرفته تا ، صفحه آرایی ، چاپ عکس ، مطالب و ... همه را به باد انتقاد غیر منصفانه گرفتند. البته نا گفته نماند بعضی از دوستان نیز حمایت ها کردند. از قم تا تهران و شیراز و اصفهان نامه های خوبی به دستم رسید که این می توانست کمک کند ولی همانطور که عنوان کردم با یک هدف خاص و انگیزه ویژه دنبال امتیاز نشریه بودم و این خود کافی بود که بر همه مشکلات فائق آیم و صبورانه ادامه دهم و این کار تا کنون ادامه دارد. اما متاسفانه عده ای از دوستان همچنان بر انتقادهای غیر منطقی خود پافشاری می کنند و حتی بعضا از گوشه و کنار به گوش می رسد بعضی ها اخذ مجوز نشریه را به حساب خود می گذارند. به تمام این عزیزان عرض می کنم که کسی در درون استان در این زمینه هیچ کمک و تلاشی نکرده و اصلا در جریان امور نبوده! باید خدمت این دوستان عرض کنم که یادمان هست که از زمان درخواست تا اخذ مجوز ، در کدام گوشه و کنار کشور و استان به عنوان کارمندی ساده مشغول به کار بودید و در این وادی سیر نمی کردید حالا چگونه مدعی می شوید که شما مجوز نشریه را گرفته اید؟!
عزیزان نشریه مستقل قطعا مورد هجوم واقع خواهد شد و من بر این اصل واقف هستم ، که برای مستقل بودن و مستقل ماندن باید تاوان داد گر چه مرد می خواهد و کاری بس دشوار است و ما معتقد هستیم و به این مساله ایمان داریم و مشتاقانه دست تمام عزیزانی که قصد راهنمایی و ارشاد را دارند می فشاریم و به هیچ گروه و شخصی نیز وابسته نبوده و نه امتیازی می گیریم و نه امتیازی خواهیم داد!
بنده شخصا آدمی منتقد هستم ، اما همیشه سعی کرده ام که در نقد انصاف را رعایت کنم و خدا را در نظر بگیرم و معتقدم نقدی موثر واقع می شود که علاوه بر منصفانه بودن با ارائه راهکار های علمی همراه باشد . بنده نقد ها ی منصفانه و بی طرفانه همه ی دوستان و عزیزانی را که قصد خیر دارند و هدفشان توسعه و پیشرفت استان است با جان و دل می پذیرم.
Atashi @ 10:27 AM